رادیو اگر

مردانه اگـــــــــــر بایستیم ؛ پــیــــروزیــــم.

رادیو اگر

مردانه اگـــــــــــر بایستیم ؛ پــیــــروزیــــم.

اوضاع امروز

گزارشی از امروز... اوضاع تهران...  

:(

بسمه تعالی

ساعتی است که از راهپیمایی امروز برگشته ام.

امروز همه اش بغض بود. همه اش... نه، من این را نمىخواستم...

امروز در یک حیله کثیف، بسیج با شمایل پلیس ضدشورش وارد شده بود. اما منتظر نماندند تا مردم جمع شوند، بلکه همین که کسی مىخواست وارد خیابان آزادی شود، با تعدادی بسیجی عجیب غریب مواجه مىشد... اصلا اجازه نمىدادند یک نفر از عرض خیابان رد شود. بسیجی ها امروز با کاور کماندویی و باتوم و شنلگ و کابل و کلاه کاسکت و تفنگ گاز اشک آور... مجهز بودند. نتیجه این امر این بود که مردم محترم و عادی که مىخواستند از راهپیمایی آرام انجام دهند، برمىگشتند. اما ماجراجوها و اوباش منش ها، خیلی هم سرکیف شدند. همین که دم خیابان آزادی، جمعیت زیاد شد، و بسیج یا پلیس ضدشورش حمله کرد، اولین نفری که سنگ پرتاب کرد، بقیه هم کردند. و خیلی زود اوضاع متشنج شد.

من امروز صحنه های عجیبی دیدم. صحنه هایی که خیلی مردم برای اولین بار مىدیدند. من با چشمان خودم دیدم آن لات کثیف که مردم را به سنگ پرانی و حمله تشویق مىکرد، اما خودش اولین نفری بود که فرار کرد. و لحظاتی بعد من او را دیدم که داشت نزدیک پلیس ضدشورش قدم مىزد! اما نتیجه این حرکات امثال او این شد که مردم به شدت کتک خوردند. من خودم چند بار رفتم و چند نفر را از زیردست پلیس بیرون کشیدم. بیرحمانه مىزدند. با چشمان خودم دیدم که یک دختر جوان را چنان مىزدند و با باتوم به پهلویش مىکوبیدند... حتی من هم که رفتم جلو چند تا باتوم نوش جان کردم... اما اصلا مهم نبود... امروز روز وحشیگری خامنه ای بود. امروز روزی بود که خامنه ای آمده بود خودش را به همه نشان دهد. از بسیجی های حقیر شلنگ به دست، تا پلیس واقعا وحشی. امروز خامنه ای خودش به میدان آمده بود . همه ی خودش! آمده بود تا وحشت به پا کند.

امروز هر که از کنار خیابان هم رد مىشد، باتوم مىخورد. امروز من دیدم که یک نفر انسان عادی که داشت از سر کارش برمىگشت و لحظات ما با هم حرف هم زدیم، یک باره یکی از این پلیس های ویژه آمد و دستش را گرفت و با خودش برد... جلوی چشمان من، این انسان بیگناه را که اصلا سیاسی هم نبود، روی زمین خواباندند و با باتوم و پوتین تا مىخورد زدنش... امروز را باید روز خامنه ای نامید...

آن کسانی که اوباش را به هیجان آوردند، و بعد از شروع درگیری، مردم را تا مىخوردند زدند، اما هرگز با خود اوباش برخورد نکردند. آن کسانی که امروز شیشه شکستند و ماشین آتش زدند، نه کسانی بودند که امثال ما آنها را وارد مقاومت مان کنیم، و نه قرار بود آنها کاری انجام دهند. اما انها از یک طرف تاختند و پلیس و بسیج هم از طرف دیگر. اوباش، ماشین مردم را آتش مىزدند، و پلیس هم خود مردم را مىزد. امروز من با چشم خودم پلیس هایی را دیدم  که سنگ پرتاب می کردند. و فحش های ناموسی می دادند. اما هرگز ندیدم اوباش را دستگیر کنند. اما تا توانستند مردم را زدند. تحقیر کردند. دختران جوان را زدند. به مردمی که داشتند با خانواده شان از کنار خیابان رد مىشدند، توهین کردند، جلوی چشمم پسر جوانی را دیدم که ضربه شلنگ به دهانش خورده بود، و لبش پاره شده بود...

امروز روز خامنه ای بود ... روز این گراز پیر... که نفس های آخرش را هم کشید...

تمام شد... مردم به شدت عصبانی اند... مردم امروز تحقیر شدند... مردم را من دیدم که بغض کرده بودند... آنها فقط آمده بودند یک راهپیمایی آرام انجام دهند، مثل روزهای پیش... اما سگ های رهبر، آمده بودند تا از پیشوایشان حمایت کنند... حمایتی با زدن مردم... زدن زنها ... امروز خامنه ای خودکشی کرد... خامنه ای تمام شد... این مردم اگر فردا به خیابان بیایند، دیگر هیچ بسیجی و هیچ پلیسی نیست که بتواند جلویشان بایستد... امروز خامنه ای هر چه داشت رو کرده بود... من حتی بسیجی هایی دیدم که کلاشینکوف به دست داشتند. و بارها صدای تیر شنیدم...

اوضاع به کل از دست خارج شده است... ما این وضع را نمىخواستیم... امروز بارها من دیدم صحنه های آشوب و آتش زدن ماشین مردم و سنگ پرانی ها... و انبوه بسیجی ها که فرار مىکردند... امروز خامنه ای جلوی چشمان من خود کشی کرد...

خامنه ای تمام شد...

مردم! برای ادامه اش بیدار باشید... خودتان را و همدیگر را کنترل کنید... نگذارید اوباش وارد کار شوند...

(گریه...)

اکنون صدای الله اکبردارد تهران را می لرزاند...

(گریه شدید...)

نظرات 13 + ارسال نظر
نوید 31 خرداد 1388 ساعت 04:49 http://navid-flowersea.persianblog.ir

درود بر شما .

مجید 31 خرداد 1388 ساعت 20:18

اتفاقا خوب کاری کرده اند. آدم هایی که شعور ندارند ببیند که این آقای سبز پوش چی داره میگه باید چوب نادانی خودشون رو بخورند.

محمد جواد عبدی 31 خرداد 1388 ساعت 20:21 http://www.abdi.ws

خوب وقتی شما می بینید از تجمع شما آن لات سوء استفاده می کند که نامش هست منافق چرا تجمع می کنید آن هم غیر قانونی

یه رهگذر 31 خرداد 1388 ساعت 20:46

خدا لعنت تون کنه. عذاب این دنیا و اون دنیاتون رو شدیدتر کنه که آرامش و زندگی مردم رو مختل کردید.

خدا چنان درد و بلایی بهتون بده که سرتون گرم خودتون بشه نتونید بریزید تو خیابونا و مردم رو اذیت بکنید.

شما ها یه عده ادم احمق هستید که امریکا و انگیلیس گول تون زده.

تا حالا اون بیگانه ها چه گلی به سر بقیه زدن که به سر شما بزنن؟؟

خرتون کردن.......

بشید تو خونه هاتون و کمک کنید نظم و ارامش به مردم برگرده.

فردا همین کسایی که شما دارید براشون خودکشی میکنید، خودتونو میکشن. فکر کردین بهتون رحم میکنن؟؟؟

خودشون نشستن تو کاخ هاشون و مردم بی عقل رو ریختن بیرون.........

خدا دشمنای دین و نظام و انقلاب و ایران رو به درک واصل کنه جمیعااااا

یه نفر 31 خرداد 1388 ساعت 20:50

برید عاقبت معاویه و عمروعاص و طلحه و زبیر رو تو تاریخ بخونید.

اخر و عاقبت شون چی شد؟؟؟

با قران بر سر نیزه زدن و الله اکبر گفتن هیچ غلطی نمیتونین بکنین.

همون خدایی که به بزرگی یادش میکنید چنان کمرتون رو میشکونه که هر لحظه ارزوی مرگ کنید....

ولی اون دنیا هم جهنم خدا نوش جون تون

یه صلح طلب 31 خرداد 1388 ساعت 20:57

راهپیمایی آرامی میگویید اینه؟ که همه سنگ پرانی کنند؟ که بعد نیروی انتظامی که آمده مردم اوضاع را آرام کند فرار کند؟ اتوبوس را آتش بزنید؟ این راهپیمایی همان بهتر که نباشد اگر قرار است همه نظام را بی آبرو کنید.
خدا بانی و باعث همه این اوضاع اون موسوی رو لعنت کنه که جنبه پذیرش شکست رو نداشت برای رسیدن به اهدافش مردم رو داره به کشتن میده و به جون هم میندازه
خدا لعنت کنه اون و همه کسانی که به اسم قانون دارن ایران و انقلاب رو توی جهان بی ابرو میکنن

یک دوست 1 تیر 1388 ساعت 04:32

سلام
احتمالا شما در نوشته خود عناد داشتن با این سرزمین را نشان می دهید
و حتما ناموس ندارید که خیالتان اینقدر راحت هست و از این اغتشاشات به راحتی میگذرید و به مقام والای مقام عظمای ولایت توهین می نمائید و از وبلاگ نویسی هم خسته شده اید که با این صراحت بیان به این مقام بدگویی می نمائید
و حتما به خیابان نرفته اید در روز شنبه که به آتش کشیدن خانه خدا یعنی مسجد لولاگر را راهپیمایی آرام می خوانید
لطفا اینقدر ادامه ندهید اگر می توانستید در پای صندوق های رای حرف خود را می زدید نه در کف خیابانها و با کشت و کشتار مردم و نیروهای نظامی و انتظامی

اندواری 1 تیر 1388 ساعت 08:31

سلام
من قبلا امیدی داشتم که شما اهل فکر و منطق باشید اما با خواندن این متن و شیوه حرف زدن شما هم به شما و هم به کسی که از او دم می‌زنید بد بین شدم و البته ناامید.
تازه می‌فهمم که چرا رهبر آخر خطبه‌ها اون طوری حرف زد چرا امام زمان رو مخاطب قرار داد.
از اینکه باعث شدید حرف‌های رهبر رو بفهمم و شما و همفکرهاتون رو بهتر بشناسم خوشحالم و از اینکه می‌بینم این همه کج فهمی (البته با نگاه خوش بینانه) در شما و همفکرهاتون وجود داره ناراحت.
به امید روشنایی

مهاجر 1 تیر 1388 ساعت 10:05 http://mohajer133.blogfa.com

ما منتظریم تا محرم گردد
هنگامه ی امتحان فراهم گردد
ما می دانیم و تیغ و حلقوم شما
یک مو ، ز سر علی اگر کم گردد.
..............
مرگ بر آشوبگر

[ بدون نام ] 1 تیر 1388 ساعت 17:21

واقعا متاسفم که خود را همه مردم میدانید همه مردم انها بودند که در نماز جمعه بر اصولشان پای فشردند وبا رهبر دانایشان تجدید بیعت کردند متاسفم که اراذل واوباش را بسیجی میدانید و.....

داوود نادان خیلی ابلهی
فکر کردی چون فضای مجازیه می تونی هر مزخرفی که دلت می خواد می تونی بنویسی . چوب خدا صدا نداره . از جایی می خوری که خودت هم نمی فهمی . اگه اونایی که به گفته آقای موسوی شما اومدن به قول خودشون راهژیمایی آرام کنن اینقذه شعور داشتن که می فهمیدن کی از این وضع خوشحاله مطمئن باش حال و روز امروز ما این نبود . همین ۴ تا نفهم مثل شمان که با نادانی خودشون دارن مردم رو بی خودی تحریک می کنن و گرنه عقل سلیم خودش می فهمه و خیلی از مسائل رو تشخیص می ده . گفتم عقل سلیم یادم اومد چون شما نداری نمی تونی لذت این موهبت خدا رو درک کنی .

علی 2 تیر 1388 ساعت 07:28

برو بد بخت بیچاره اگر همین کار را هم نمیکردند که مردم را بیچاره می کردید عوضی حق شما ها مرگ است چرا اموال مردم را خراب میکنید وآتش میزنید آن وقت توقع دارید گل سرتان بریزند شکایت دارید بروید شورا چرا بهانه به ارازل میدهید خدا زلیلتان کند اگر هدایت نشوید مرگ بر ضد ولایت فقیه

ممص 2 تیر 1388 ساعت 19:44 http://parvande.blogfa.com

دوستان به اندازه ی کافی بد و بیراه نثارتان کرده اند. گفتن من تاثیری بیشتری ندارد. من فقط حمایت خودم را از نظراتشان اعلام می دارم و برای خالی نبودن عریضه، عرض می کنم که:"خیلی خری!"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد