رادیو اگر

مردانه اگـــــــــــر بایستیم ؛ پــیــــروزیــــم.

رادیو اگر

مردانه اگـــــــــــر بایستیم ؛ پــیــــروزیــــم.

شما سه تن!

شورای نگهبان سرانجام تصمیمی که برایش گرفته بودند، گرفت. تصمیمی که از آن خطبه های سیاه معلوم بود.  

به نظر می رسد اکنون وقت تسویه حساب ها فرا رسیده باشد. 

 

 

 

بسمه تعالی

 

روز گذشته، یکی از اعضای شورای نگهبان، با خوشحالی زاید الوصفی خبر از تایید نهایی انتخابات 22خرداد داد. و در حالیکه قیافه اش داشت شبیه احمدىنژاد مىشد؛ اعلام کرد: از این پس پرونده انتخابات 22خرداد بسته شد!

بعد از آن صدا و سیما که از آرامش زیر خاکستر روز گذشته تهران حسابی ذوق زده شده بود؛ در گزارش های پىدرپىای که با بعضی هنروران محترم درست کرده بود، ابراز مىداشت: از این به بعد همه چیز تمام شد و همه باید به زندگی هایمان برگردیم و کارهای زمین مانده را در دست بگیریم!!

کشور به این گل و بلبلی، از اول هم معلوم نبود بعضی ها چه شان شده است!! چشم نداشتند ببینند سرداران نیروی مقاومت بسیج برای خودشان رییس جمهور نصب مىکنند! چشم نداشتند ببینند محمود احمدىنژاد این محبوب ترین شخصیت ایرانی، چقدر خوشحال شده بود! چشم نداشتند ببینند رهبری از دوم خردادی ولایی که برایشان به خوبی درست کرده بودند، دارد حسابی لذت مىبرند...

خلاصه همه چیز به زعم صدا و سیما و نیروی مقاومت بسیج و وزرات میلیاردر معروف صادق خان به خوبی و خوشی تمام شد و حالاست که باید حسابشان را با نامردان روزگار تسویه کرده سری به زندان اوین بزنند...!

اصولا اکنون وقت تسویه حساب است. پس ما هم شروع مىکنیم:

-       انتخابات گذشته، حقایق بسیاری را برملا کرد. نشان داد در نظام، وضع انتخابات چگونه است. و فرقی با انتخابات دوره پهلوی نداشته است که شاه اراده مىکرد تا چه کسی از صندوق ها بیرون بیاید. تقلبی وحشتناک و با آن همه اختلاف میان نتایج اعلامی و واقعیتی که مردم خودشان دیدند، دیگر آفتابی بود که خودش دلیل آفتاب بود. اما نکته اینجاست وقتی شورای نگهبان، با لبخند مضحکی مىآید و آن انتخابات را تایید مىکند؛ باید دانست بقیه انتخابات بیست سال گذشته این کشور هم چگونه بوده است. پس باید دانست اعضای شورای نگهبان، همگی فاسق اند. کسانی اند که این چنین تقلب آشکاری را و ظلمی عمومی را تایید کرده ، کیف هم مىکنند! بنابراین در قدم اول باید گفت شورایی که وظیفه ی پایه اىاش تایید قوانین کشور و مسوول منطبق بودن آن با احکام اسلامی است، از صلاحیت افتاده است. به کلام واضحتر، اکنون کشور، نهادی ندارد که بتواند بگوید قوانین کشور، اسلامی است. بنابراین باید گفت تمامی قوانین بیست سال گذشته کشور، همگی از رسمیت افتاده است. و همه قوانین مصوب مجلس، غیراسلامی است. در این میان وظیفه ای که خدا بر عهده فقها و مجتهدین گذاشته است، نمایان مىشود. آنان باید به مسلمین بگویند قوانین کشور غیراسلامی است و از سوی شورایی فاسق تایید شده است که تایید آنان فاقد صلاحیت شده است. و وظیفه عامه مسلمین این است که از این قوانین پیروی نکنند. بنابراین در زمانی که نافرمانی مدنی در حال شکل گیری است، وظیفه فقها نه فقط باید تایید این نافرمانی باشد، بلکه اصولا وظیفه الهی آنان اعلام وجوب نافرمانی برای عامه مسلمین در شرایط حاضر است. پس دیگر حرف هایی از مراجع که حمایت از نظام اسلامی را فرض مىشمردند، بیهوده و خلاف شرع خواهد بود. فقها باید بدانند چند صباحی دیگر، همه ما در خانه تنگ گور خواهیم خوابید، و جواب عمل نکردن به وظایف شرعی، بسیار سخت و دردناک خواهد بود. بسیار دردناک تر از چند روز چماق و شلاق نوکران مقام معظم. که مقام معظم هم روزهای پایانی را مىگذراند.

-       در مرحله بعدی، باید دانست وقتی همه ی انتخابات گذشته، از صلاحیت قانونی خارج باشد، پس همه منتخبین کشور هم غیرقانونی هستند. به عبارت دیگر، مثلا الان کشور رییس جمهور ندارد. و کسی که اکنون خود را رییس جمهور مىداند، چون با انتخاباتی فاسد و تقلب آمیز در سال 84 به قدرت وارد شده است؛ رییس جمهوری غیرقانونی است. همین طور است انتخابات مجلس خبرگان. چون همگی توسط این شورای فاسق نگهبان تایید شده است، از صلاحیت خارج است. بنابراین کشور اکنون مجلس خبرگان ندارد. و چون بدون وجود این مجلس، رهبری هم از قانونی بودن مىافتد؛ کشور هم اکنون رهبری هم ندارد. چرا که اگر کشور یک مجلس قانونی خبرگان داشت، چه بسا این رهبر را عزل مىکرد و کسی دیگر را مىگمارد. به هر حال تایید دم به دم خبرگان برای بقای رهبری لازم است. پس اکنون کشور رهبر هم ندارد. و این رهبر از صلاحیت قانونی خارج است.

-       سخنی هم داریم با آقایان موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی. این سه تن به اضافه خود جناب مّلا، تنها کسانی هستند که به امام خمینی خاطره ای را نسبت دادند که آقای خامنه ای لیاقت رهبری دارد. خود این آقایان مىدانند که این خاطره دروغ بوده است. نمىتوان گفت این سه تن در همه فجایع بیست سال گذشته کشور بىتقصیر بوده اند. اما فرض را بر این مىگیریم که آنان خیال مىکردند مصلحت کشور ایجاب مىکند چنان کاری را انجام دهند. اما اکنون به این سه تن پیشنهاد مىکنیم شجاعت به خرج داده بیانیه ی مشترکی را منتشر کنند و ضمن عذرخواهی از مردم ایران و روح امام، حقیقت را به مردم بگویند. در شرایطی که بسیاری از مردم برای بیان حق کشته شدند یا در زندانها در معرض انواع توهین ها هستند، و نمونه ی برخورد ماموران حکومت سیاه سیّدعلی را همگان در ملا عام در سی خرداد مشاهده کردیم؛ به خرج دادن چنین شجاعتی، خواسته ی زیادی از این سه تن نیست.

 

بیایید و هر سه شما که روزهای پیری و پایان عمر را مىگذرانید، دوران پس از مرگتان را در آرامش به سر برید. و راه را باز کنید که پس از شما، مردم بتوانند خودشان را از جور ستم پیشه ای دیکتاتور، منحرف، خودمحور، و سیاه رهایی بخشند.

همه ی گذشته، بر دوش شما سنگینی مىکند. آینده روشن را هم به پای شما خواهند نوشت.

فقط کمی شهامت لازم است. شهامت از جانب شما کسانی که خنجر سید علی را بر پشت خودتان حس مىکنید.

این شهامت، انتظاری زیاد نیست.

هست؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد