مصاحبه جنجالی شبکه دو

شب گذشته، شمر بی ذی الجوشن در شبکه دو سیما حضور یافت و با آقای حیدری گفتگو کرد. مشروح این گزارش را به نقل از وبلاگ (مردان حق) می خوانیم.

مجری : لطف کنید برای شروع مقداری از حال و هوای روز عاشورا برای بینندگان ما بفرمایید
شمر : با عرض سلام محضر مقام عظمای خلافت، ببینید اینجا یک مقدار زیادی بی انصافی صورت گرفته ، من واقعا به این تاریخ نگاران هشدار که خیر، نصیحت می کنم کمی سردی و گرمی بچشید ، چرا کمی فکر نمی کنید؟ مثلا راجع به همین مسأله مجعول آب ، آیا واقعا خیال می کنید ما آب را به ایشان حرام کردیم؟؟!!! آیا اصلا چنین چیزی ممکن است؟؟
نخیر، این حرفها دیگر در دنیای کنونی کاربرد ندارد.
مجری : لطف می کنید راجع به اصل ماجرا کمی توضیح بدهید ؟
شمر : در واقع جریان آب به روی ایشان باز باز بود ، این رو تاریخ نویسان خودشون می گن ، خیال می کنید پس چطوری این جناب ابوالفضل به فرات رسید؟؟
من واقعا تعجب می کنم از اینهایی که این حرفها را برای ما درست می کنند
اصلا خوب است بدانید ابوالفضل خواهرزاده خودم بود، بروید کمی مطالعه کنیدمنتها موقعی که کنار آب آمد بعضی از صحابه نقل کردند که یک بی احترامیی به آب کرد که من واقعا توقع نداشتم، آنطور که نقل کرده اند کف دستان خود را از آب فرات پر نمود اما به محض نوشیدن، ناگهان پشیمان می شود و آب را به روی فرات می پاشد. راستش را بخواهید این توهینی که ایشان به آب کردند غیر قابل تحمل بود ، نمی دانم آیا میدانید که آب چه ارزش والایی در فرهنگ و هنر ما دارد یا خیر؟ ما تمام مجاری قانونی را برایش باز گذاشته بودیم، اینها ادعا نیست بلکه همه اش در تاریخ ما موجود است
مجری : یکی از خوانندگان ما پیامکی فرستاده اند و نوشته اند که موضوع طفل دو ماهه را توضیح دهید؟
شمر : من واقعا تعجب می کنم، این سوالات پیش و پا افتاده را چند بار باید جواب بدهیم
من همان موقع هم نامه ای نوشتم و درخواست تحقیق کردم، حتی در خواست کردم به قاتلش رحم نکنید، همه تحقیقاتی که در آن موقع توسط برادر هرمله صورت گرفت نشان می داد که این یک جریانی بود که توسط خود آن هفتادودو نفر کذایی به نوعی روی داد تا چهره نظام اسلامی را تخریب کنند که الحمدالله بر طبق آنچه که تاریخ نگاران ما نوشته اند دشمنان اسلام به این هدف شومشان نائل نگشتند.
مجری : پیامکی به دستمان رسیده که از شما پرسیده اند اصلا چرا با جناب آقای حسین چنین برخورد شدیدی شد؟ مگر او چه می خواست؟
شمر: این هم باز از آن دروغهای شاخداریست که دشمنان اسلام ساخته اند، خوب است این برادر عزیز بیایند رودررو برایشان اثبات کنیم که نخیر، اصلا کوچکترین خشونتی از جانب سپاه اسلام در کار نبوده است، اول این دوست محترم به بنده بگویند که این جناب آقای حسین که اصلیتا بچه مدینه بوده ، هزاران کیلومتر آنطرف تر و در کربلا چه می کرده؟
شما خیال می کنید حفظ یک حکومت اسلامی با آن ابعاد کار ساده ای بود؟؟
شما خیال می کنید اگر هر کسی به بهانه اینکه من پسر پیغمبرم راه می افتاد از این سو به آن سوی مملکت می رفت دیگر سنگ روی سنگ بند می شد؟؟
مجری : دوست عزیزی راجع به رفتار خشونت آمیز با اسرا پرسیده اند؟
شمر: واقعا شما خیال می کنید خشونتی در کار بوده؟؟
این است جواب رافت حکومت اسلامی ؟؟ ما حتی برای آنکه خانواده ها احساس دل تنگی نکنند دستور دادیم سرهای عزیزانشان را همراهشان بفرستند! حتی این را دیگر تاریخ نویسان خودشان نقل کرده اند که دولت کریمه منابری را نیز برایشان در بیت خلافت مقرر نمود تا هر چه دلشان می خواهد بگویند. من به شما توصیه می کنم که مصالح کلی نظام را در نظر بگیرید.