این مطالب تا به ذهنم رسید، نوشتمشان:
بنام او
چند نکته به ذهن این ناچیز رسیده است:
- در این هفته از احمدىنژاد نقل شد که : آمریکا پشت سر اروپاییها راه نیافتد!
فقط لحن را توجه کنید! اعتماد به نفس را کیف مىکنید؟!... یعنی اوبامای عزیز! شما مثل اروپاییها نیا و از طرف مقابل انتخابات دفاع نکن! من را داشته باش! خودم برایت همه جوره پایه هستم!
اصولا احمدىنژاد از اول تولدش آمریکایی بود! در اوایل انقلاب هم که دانشجوهای انقلابی رفتند و سفارت آمریکا را گرفتند، احمدىنژاد با دوستانش جمع شده بود و ضمن محکوم کردن این اقدام، مىگفت: ما باید برویم سفارت شوروی را بگیریم!!
نامه نگاری های او هم با بوش، آن رییس سفاک آمریکا، که دیگر معروف است. در اوج خونریزی بوش، احمدىنژاد ملعون شرم نکرد که آنقدر راحت شروع به نامه نگاری و فدایت شوم گویی با او نشود.
همین اواخر هم به گواه رییس سوییس، به اوباما پیغام داده بود که تا تنور انتخابات گرم است و کسی حواسش نیست، بیا با هم مذاکره کنیم! که با پاسخ منفی اوباما روبرو شد.
احمدىنژاد، این سگ آمریکایی، حالا شده برای ما مامور ویژه امام زمان! که هیات رزمندگان اسلام هم سید بودن اش را تایید کرده است!!
رییس جمهور ِ همه شعبان بىمخ های کشور! رییس جمهور باتوم بدست ها و چوب باز های ایران! رییس جمهور شلنگ بدستان و کابل کش های تاریخ!
- یک سوال برایم پیش آمده بود. اینکه چرا رهبر، با خاتمی توانست کنار بیاید، و او را هشت سال رییس جمهور کرد. اما با موسوی از اول هم معلوم بود نمىتواند.
خوب که فکر کردم، دیدم علتش زمینه های اسلامی موسوی است. خاتمی انسانی دینگرا نبود. و روح دین گریز رهبر خیلی از او خوشش مىآمد. اما موسوی که از بن جان به اسلام پایبند است و نشان داده است هیچ گونه حاضر نیست با دستگاه فاسد قدرت کنار بیاید، از نظر رهبر غیر قابل پذیرش است.
رهبر کسانی را مىخواهد همانند منصور ارضی و سعید حدادیان؛ و دینی در همان حد. دین خرافه و رابطه با امام زمان و .... واین است که بعضی با کنایه او را به انجمن حجتیه منتسب مىکنند. همان انجمنی که در اوج حرکات انقلابی مبارزاتی مردم در زمان شاه، همه حواسش این بود که توجه به نام امام زمان را زنده نگاه دارد و مثلا با بهایی ها مبارزه کند.
حالا نگاه کنید به رییس جمهوری که خیلی اخلاق و روشش به رهبر نزدیک است. دم به دم خودش را به امام زمان منتسب مىکند. و دم به دم از کمک های تازه ای که امام زمان برای او فرستاده است، حرف مىزند. آیا شما تا حالا شنیده اید احمدىنژاد یک بار از قرآن حرف بزند؟ از احکام قرآن حرف بزند؟ از روش امام خمینی حرف بزند؟ خودش را منتسب به روش امام خمینی کند؟
یادمان هست امام خمینی چقدر با خرافه ها مبارزه مىکرد. حتی یک بار در برابر کسانی که دم به دم امام زمان - امام زمان مىکردند، آن سخنرانی معروف را کرد و گفت: برای ما قرآن مهم است. هر حرفی هم به نقل از امام زمان گفته شود، آن را با قرآن خواهیم سنجید، اگر مخالف آن بود، به دیوار مىکوبیمش...
آن روش امام خمینی بود. و این هم روش رهبر امروز، که از خرافه و مداحی و منصور بىمخ ها خیلی هم خوشش مىآید و آنها را پایه هایی مىداند که مىتواند با آنها به حکومتش ادامه دهد. بیست سال ا ست همین کارها را کرده است. چرا باز هم نکند؟
مىکند اگر ما مردم عقب بنشینیم. و خوب شد که خودش به عرصه آمد. واقعا حواس ها به غلط به احمدىنژاد، این سگ مسخره ی آمریکایی، زیادی جلب شده بود.
- اگر خدا خواست و موسوی به قدرت رسید - که اگر او بخواهد هیچ کس نیست که بخواهد نگذارد - فرصت زیبایی به مردم ایران داده شده است. و دین و دنیای مردم آباد خواهد شد.
این روزها ، دعا را از دست ندهیم. تجمع و شعار خیلی خوب است. اما دعا را فراموش نکنیم. دعا کنیم خدا شر این رهبر را از کشور کم کند.
از خدا بخواهیم. هیچ اطلاعات و سپاهی هم نخواهد توانست مانع دعای ما و مانع استجابت آن شود.
خدا مدتی را به ظالمان فرصت مىدهد. فرصتشان که تمام شد، آن ها خواهند رفت. صدام را نگاه کنید. چقدر حکومت مطلقه داشت؟ بعد دیدید با چه خفتی رفت؟
این رهبر هم خواهد رفت. دوره اش تمام شده است.
و اگر قرار است قبل از رفتن اش ، بعضی را به خاک و خون بکشد، من افتخار مىکنم از این فرصت استفاده کنم و شهادت را نصیب ببرم.
همیشه شهادت را قسمت نمىکنند. کم پیش مىآید...
ای خدای مهربان...
متاسفم براتون
تو مغزتون جای عقل کاهه
مرگ اصلاحات سخته.